یک زن

تنها ولی محکم و استوار
پنجشنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۱۱ ق.ظ

گذشت آنچه آنسان گذشت

___________________________

دیگه گذشت اون روزایی که خیلی چیزا ارزش خودشو داشت.

گذشت اون روزایی که آدما برا هم احترام قائل بودن؛

تجربه های افراد ارزشمند بود؛

جوونا برای ریش سفیدا و بزرگترا احترام قائل بودن؛

علم و کتاب و تحصیلات ارزش واقعی خودشو داشت؛

هنر و مهارت و کارآیی افراد واقعا مورد اهمیت بود؛

گذشت اون روزایی که کوچیکترا مؤدبانه، سر حرف بزرگترا می نشستن و درس می گرفتن؛

گذشت اون روزایی که هرچی سرجای خودش بود.

 

الآن جوری شده که آدما نه برای تجربیات دیگران ارزش قائلن؛ نه علم و آگاهی و تحصیلات و تجربه و درک و معلومات اهمیتی داره؛ نه کوچیکتر ، بزرگتر مراعات میشه؛ نه...

 

می بینی طرف بعد سالها نوشتن و سالها تلنگر خوردن و از این و اون حرف شنیدن؛ تازه به خودش اومده که چی بوده و چیا می نوشته.

واسه آگاهی از یه معضل ظاهری که انقددد عمر و زمان باید بگذره، پس وای به حال رفع معضلات باطنی.

 

 

دنیای وارونه س؟ نه.

آدما وارونه شدن؟ نه.

پس قضیه چیه؟



نوشته شده توسط با نو
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

یک زن

تنها ولی محکم و استوار

یک زن

اینجا فقط ثبت رویدادهاست.
کسی نیستم و چیزی هم تو چنته م ندارم.
هرچی می نویسم بر اساس دیده ها و کشیده هاست.
واقعیتهای زندگی.
.
هیچ وبلاگی رو خاموش دنبال نمی کنم.
و توی هیچ وبلاگی ناشناس یا به اسم دیگه کامنت نمی زارم.

در ضمن کامنتهای مجهول فاقد وبلاگ، عدم نمایش زده میشن.

به کامنتهای بی ادب و توهین آمیز هم محل داده نمیشه.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

گذشت آنچه آنسان گذشت

پنجشنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۱۱ ق.ظ

___________________________

دیگه گذشت اون روزایی که خیلی چیزا ارزش خودشو داشت.

گذشت اون روزایی که آدما برا هم احترام قائل بودن؛

تجربه های افراد ارزشمند بود؛

جوونا برای ریش سفیدا و بزرگترا احترام قائل بودن؛

علم و کتاب و تحصیلات ارزش واقعی خودشو داشت؛

هنر و مهارت و کارآیی افراد واقعا مورد اهمیت بود؛

گذشت اون روزایی که کوچیکترا مؤدبانه، سر حرف بزرگترا می نشستن و درس می گرفتن؛

گذشت اون روزایی که هرچی سرجای خودش بود.

 

الآن جوری شده که آدما نه برای تجربیات دیگران ارزش قائلن؛ نه علم و آگاهی و تحصیلات و تجربه و درک و معلومات اهمیتی داره؛ نه کوچیکتر ، بزرگتر مراعات میشه؛ نه...

 

می بینی طرف بعد سالها نوشتن و سالها تلنگر خوردن و از این و اون حرف شنیدن؛ تازه به خودش اومده که چی بوده و چیا می نوشته.

واسه آگاهی از یه معضل ظاهری که انقددد عمر و زمان باید بگذره، پس وای به حال رفع معضلات باطنی.

 

 

دنیای وارونه س؟ نه.

آدما وارونه شدن؟ نه.

پس قضیه چیه؟

۰۳/۱۱/۲۵
با نو

نظرات  (۲)

ته دلم میگم نه نگذشته ارزش تجربه و موسپیدی و دانش نگذشته

فقط به لایه های زیرین منتقل شده

به هر حال تا جایی که حواسم باشه 

بابت بزرگتر بودنم گذشت می کنم

به خودم میگم تو از خدا یه لطفهایی تو زندگیت دیدی که طرف مقابلت هنوز ندیده...پس تو هم لطیف باش

پاسخ:
لایه های زیرین؟

میشه اسمشو بذاریم غیب شدن؟

غایب شدن؟

از دیده ها پنهان شدن؟
که فقط اونایی که لایق ان، پیداش کنن؟
حتی با رنج
حتی با سختی
حتی مشقت

حتی با....
صرف هزینه های گزاف،
تاوان دادن ها،
از دست دادنها،
محرومیتها 

بدبختی اینجاس که بی توجهی و بی تفاوتی نسبت به از دست داده ها بیداد میکنه.

آدم دردشو کجا بره بگه؟

چاهی سراغ نداری؟

آهان شاید بله بشه....

راستی تشکر بابت کامنتی که توی وبلاگ دزیره گذاشتین

لازمش داشتم....

عیدتون مبارک

المستغاث بک یا صاحب الزمان

پاسخ:
عید شما هم مبارک 🌷

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">