بانو

بانو

بانو

می نویسم.
برای استقامت.
برای پایداری
.
شنونده نظرات و حرفهای منطقی شما هستم.
اهل بحث هم هستم ولی نه هر بحثی.
لطفاً مؤدبانه و محترمانه برخورد کنید.
.
هیچ وبلاگی رو خاموش دنبال نمی کنم.
در هیچ وبلاگی هم بدون لینک وبلاگم کامنت نمیزارم.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۴ مطلب در اسفند ۱۴۰۳ ثبت شده است

_________________

یکی از واقعیتهایی که بارها لمس کردم و در دیگران هم دیدم و چشیدم اینه که:

همیشه برام سؤال بود که چرا یه مرد، نمی تونه دلسوز زنش باشه؟ ولی پسر می تونه دلسوز مادرش باشه.

الآن که دارم میبینم و لمس می کنم، جوابش اینه که:

پسر، از گوشت و پوست و خون مادره، ولی شوهر نه.

همونطور که عروس، هیچوقت نمیتونه مثل دختر باشه برای مادر شوهرش، یا مادر شوهر مثل مادر باشه برای عروسش.

.

البته شاید هر پسری نسبت به مادرش دلسوز نباشه، ولی پسری که دلسوز مادرشه، یا بقول آذری ها، جانی یانان باشه، دلبره و چشم و چراغ امید مادرش.

.

و در کل، به هیچکدومشون نباید دل بست...

۰ ۲۵ اسفند ۰۳ ، ۰۸:۱۰
با نو

________________

عشق منی رهبرم،

رهبر حکیم و فرزانه و خبیر و متألّه و اندیشمند من.

قد و بالاتو قربون،

قربون اون چشمهای " تفیض من الدمع" ات،

قربون قلب رؤوفت که " وجلت قلوبهم من خشیة الله"،

رهبر باتقوای من.

کنیزتم آقای مسلمین.

.

سخنان رهبری در جمع مسؤولین، مثل همیشه هشدارهای حقیقی بود.

آهاااای مسؤولین ناشنوا،

بفکر معیشت مردم باشید.

.

دیشب یه عده از کسبه پاساژ، بازارچه راه انداخته بودن، دریغ از مشتری!

یکیش خودم که تنم میلرزه وقتی می خوام خرید کنم.

.

نکته بعدی رهبر نازنینم، در مورد مذاکره بود.

دهن آن است تو داری که چه شیرین دهن است.

.

بوسه بر دستان تو رهبر هوشیار من.

تنها کسی که درد حقیقی دین و دنیای مردم رو داره شمایی سید علی خامنه ای.

درد و بلات بخوره به سر دشمنانت.

بخوره به سر اونایی که " کذّبوا بالحق"، حقیقت آشکاری مثل شما رو تکذیب می کنند.

.

عااااااششششقتمممم رهبرم

قلبم به قلبتون متصله. 

ألحمدلله الذی هدانا لهذا.

۰ ۱۹ اسفند ۰۳ ، ۰۸:۰۸
با نو

__________________________

امسالی که کم کم داره افول می کنه،

نوزده فروردین که یه روز خاص هست،

یه خورشید گرفتگی خاص هم داشتیم.

گرفتگی شمس.

اونم بطور کامل.

 

این گرفتگی شمس،

شمس های زیادی رو از ما گرفت:

سید ابراهیم

سید حسن

و ...

 

و احتمال زیاد تا نوزده فروردین 404 بشه، باید همینجور نگران باشم.

 

جالبه که خورشید هم اگر دچار گرفتگی کامل بشه، بالاخره از اون حالت در میاد و دوباره پرتو افشانی می کنه.

ولی آیا اون خورشید، همون خورشید ماقبل گرفت هس؟

مسلماً همون نیس.

 

ولی نورپردازی ادامه داره.

 

یه آیه قشنگ هس توی قرآن مسلمونا:

میگه: می خوان که نور خدا رو خاموش کنن، ولی خداست که اون نور رو تداوم میده تا تتمیم پیدا کنه؛ حتی اگه اونهایی که حق و حقیقت رو می پوشونن؛ اکراه ازین حقیقت داشته باشن.

 

آیه قشنگ و امیدوار کننده ایه.

 

پ.ن.

دیشب که برف میومد، هوس قدم زدن کردم.

توی خیابون یه بنر بود از یکی از همین شموس.

یه لحظه و یک آن، صحنه ای دیدم که خیلی عجیب و عالی بود.

حیف از این جای خالی شون. 

حیف

و خوش بحال اونها که در جوار این شموس ان.

۰ ۰۷ اسفند ۰۳ ، ۰۵:۲۹
با نو

_______________

سه چهار روزه، دارم روی یه طرح کار می کنم، یه پارچه ای که بافت زمختی داره.

به سختی فرم و حالت می گیره.

خیلی از زیر دست فرار می کنه و بقول اوستا الیاس، بازی در میاره.

ولی بالاخره رامش کردم.

انقدددر حرارت اتوی بخار دادم بهش تا رام شد.

از نتیجه کارم لذت بردم.

کار پر رنج و زحمت.

.

آدما هم مث این پارچه ها هستن.

بافتهاشون متفاوته. 

با هر بافتی نمیشه یک جور رفتار کرد.

بعضی پارچه ها، قیمت ارزون دارن، ولی منعطف ان. بعضی پارچه ها قیمت زیادی دارن، ولی بسختی انعطاف می پذیرن.

.

من بالاخره این پارچه رو فرم دادم.

و همون طورم با بدترین آدما سروکار داشتم و از پسش برومدم

ولی مسأله اینجاس که:

سر این پارچه، کلی زمان از دست دادم.

وقت ارزشمندم صرف این شد.

کلی انرژی ازم رفت.

اگه مال خودم بود خیلی راحت کنار میزاشتمش،

همونطور که بعضی آدمایی که توی زندگیم وارد شدن و انرژی و توانم رو گرفتن هم، راحت کنار گذاشتم.

۰ ۰۱ اسفند ۰۳ ، ۱۶:۴۷
با نو