بانو

بانو

بانو

می نویسم.
برای استقامت.
برای پایداری
.
شنونده نظرات و حرفهای منطقی شما هستم.
اهل بحث هم هستم ولی نه هر بحثی.
لطفاً مؤدبانه و محترمانه برخورد کنید.
.
هیچ وبلاگی رو خاموش دنبال نمی کنم.
در هیچ وبلاگی هم بدون لینک وبلاگم کامنت نمیزارم.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

کمی دور از فضای جنگی!

پنجشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۴، ۰۳:۳۵ ب.ظ

یه مطلبی می خوام بنویسم، بنظرم لازمه قبلش یه مقدمه کوچیک داشته باشه:

.

قبلاً گفته بودم یه مغازه گرفتم، کار خیاطی می کنم. هم شخصی دوزی می کنم هم تعمیرات انجام میدم.

مغازه ام داخل یه پاساژ سرپوشیده س.

همه جور مشتری دارم: مرد و زن، پیر و جوون. 

.

خیلی سریع بخاطر دستمزد مناسب و خوش برخوردی، مشتریام زیاد شدن، یه دستیار آوردم تا کمک دستم باشه، ماهانه بهش حقوق میدم.

.

یکی از مشتریان دائمی من  یه خانم و آقای نسبتا مسن هستند که هم آقا هم خانومش، جداگانه برام کار میارن. البته برای آقایون فقط تعمیرات انجام میدم.

.

این آقا و خانوم، محترم و با شخصیت ان.

اول، آقا برام کار میاورد، و اکثرا دلش می خواست با من حرف بزنه، می‌گفت یه بار سکته کردم.

.

بعدش خانمش میومد که موهای کلا سفید داره و آرایش غلیظ می کنه.

.

خانوم، چون از کارم خوشش اومده بود، دوستانش رو هم مشتری من کرد.

.

یکی دوبار که این خانوم با دوستاش اومده بودن، دیدم چند بار عصبی شد و خیلی بد برخورد کرد.

عصبانیتش برام تعجب آور بود.

.

یروز لابلای حرفاش فهمیدم پسر از دست داده، خیلی دلم سوخت و کنجکاو شدم!

.

امروز که یکی از دوستاش اومده بود، حرف پیش کشیدم ازش سؤال کردم پسر فلانی بخاطر تصادف از دنیا رفته؟ یا مشکلی داشته؟

.

گفت: از من نشنیده بگیر بانو.

این خانوم پسری داشت رشید، ورزشکار، مؤمن، ماه. ولی خودکشی کرد!

.

من متأسفانه آدم حساس و بسیار عاطفی هستم،

خیلی دلم سوخت.

.

+

یادمه چند سال پیش، یکی از دوستان پسر بزرگم، خودکشی کرده بود،

بچه هامو جمع کردم و با قاطعیت و تحکم بهشون هشدار دادم و گفتم:

ببینید، یه جوون جاهل نادون احمق، دست به یه کار احمقانه میزنه، پدر و مادرش تا آخر عمر می سوزن. درس عبرت بگیرید....

.

( مشتری اومد، برم به مشتری برسم، فعلا )

.

غرض اینکه، آدما رو نمیشه از ظاهرشون قضاوت کرد و از درونشون خبر داد....

۰۴/۰۳/۳۰
با نو

نظرات (۱)

چه جگرها پر تاوله 

چه خبرها که در درون آدمهاست

پاسخ:
آره والا.

دردهایی که توی دل پدر و مادراست و به کسی هم نمی تونن بگن...

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.