جمع کوچیک ما
امشب قبل از شام، با پسرها دور میز غذاخوری جمع شدیم و با صرف میوه، با هم گپ زدیم، یه جمع صمیمی و همدل.
.
از ایران عزیز گفتیم؛ از جنگ و دشمن و از رهبر و نظام و مسؤولین، از علم و تکنولوژی، از ایمان و اعتقادات، از ایلان ماسک و ترامپ ( یسری مباحث خاص و ویژه)، از هوش مصنوعی، از دانشگاه و وضع اجتماع و جامعه و اوضاع فعلی. از نخبه ها، از فرار مغزها؛ از اخلاق مداری گفتیم و جناحها و عملکردهاشون رو زیر ذره بین بردیم و تحلیل کردیم.
.
تو یه جمع متحد، با هم حرف زدیم. حرفهای هم رو شنیدیم. انتقادات، مخالفتها، شبهه ها، اعتراضات، ابهامات، مطرح شد و با احترام به نظرات هم، به نتایج خیلی خوبی رسیدیم.
.
نه بی اخلاقی کردیم، نه توهین.
نه دلی رنجیده شد نه خاطری آزرده.
نه سرزنش، نه توبیخ، نه سرکوب.
نه هجمه، نه تنش.
.
بجای حمله به همدیگه، با وفاق و آرامش و الفت و شفقت، به هم دلداری دادیم و امید.
.
جوانهای ما به اخلاق و ادب و احترام و عزت و اعتلا نیاز دارن و ما بزرگترها باید با رفتارمون، عملکردمون کنارشون باشیم.
.
تو این اوضاع و شرایط، همه مون به درک دغدغه ها و دلواپسی های همدیگه نیاز داریم.
با بی اخلاقی و تنش و بی ادبی به همدیگه، نه تنها دردی دوا نمیشه بلکه زخمهای دلها بیشتر میشه.
بعضیا باتندخویی و بی ادبی اصلت متوجه نیستن که ممکنه این کارشون باعث دلسرد شدن عده ای بشن و باید جواب این کارشون رو بدن.
ماهمه یک خانواده ایم
زیر یک پرچمیم و هدف وراهمون یکیه
بدنکنیم درحق هم