و منهم مَن ینتظر
سرباز از تهران زنگ زده بود،
کلی قربون صدقه ش رفتم،
صحبتهای مهمی نسبت به حساسیت اوضاع محلی که سرباز بود کرد و از فرماندهانشون گفت...
گفتم: مامان جان، پشت تلفن این حرفا رو نگو عزیز دلم. حال و احوال خودت چطوره مادر؟
.
گفت: من آماده شهادتم.
.
مادر به قربون تو...
ماشالله لاحول ولا قوه الا بالله
خدا سربازان وطن مون رو حفظ کنه و همین طور به خانواده هاشون قوت و صبر بده